تقدیر ما شده است بهاران نداشتن
یک تکه ابر.. رحمت باران نداشتن
از لطف روزگار فراوان به ما رسید
در بخت ما پر است فراوان نداشتن
بی چشمداشت سفره ی دل باز کرده ایم
گیرم در آن نبود به جز نان نداشتن
پایین نرفت حق کسی از گلویمان
پس متهم شدیم به دندان نداشتن
هنگام عشق چنته ی ناچیز ما چه بود؟
جانی درست قابل جانان نداشتن
داغیم و مانده ایم برای ابد به دل
دردیم و شهره ایم به درمان نداشتن
دنیای ما به دلخوشی آخرت گذشت
اما رسیده ایم به ایمان نداشتن...